مارتین سلیگمن
مارتین سلیگمن: تأثیرگذارترین روانشناس مثبتگرا
مارتین سلیگمن، یکی از برجستهترین روانشناسان معاصر و پدر روانشناسی مثبتگرا، نقش بسزایی در تغییر دیدگاهها و رویکردهای روانشناسی داشته است. او در دهه ۱۹۷۰ با نظریهی **”درماندگی آموختهشده”** (Learned Helplessness) شناخته شد، که نشان میدهد چگونه تجربههای منفی مداوم و عدم کنترل بر شرایط میتواند منجر به احساس ناتوانی و افسردگی شود. این نظریه از آزمایشهای انجامشده بر روی حیوانات نشأت گرفت و تأثیرات آن بر رفتار انسانها نیز بررسی شد. سلیگمن نشان داد که این احساس ناتوانی در افراد میتواند به اختلالات روانی، بهویژه افسردگی، منجر شود.
تحول به سمت روانشناسی مثبتگرا
در دهه ۱۹۹۰، سلیگمن توجه خود را به جای تمرکز بر مشکلات روانی، به توسعهی روانشناسی مثبتگرا معطوف کرد. این شاخه از روانشناسی به بررسی عوامل و شرایطی میپردازد که به بهبود کیفیت زندگی و افزایش رضایت فردی کمک میکنند. روانشناسی مثبتگرا بر این باور است که به جای تمرکز صرف بر درمان بیماریها و مشکلات روانی، باید بر ارتقاء بهزیستی روانی و پرورش ویژگیهای مثبت انسانی نیز توجه شود.
درماندگی آموخته شده
یکی از مشهورترین نظریههای سلیگمن، درماندگی آموخته شده است. این نظریه بیان میکند که وقتی افراد احساس کنند کنترل کمی بر نتایج منفی دارند، ممکن است به یک حالت درماندگی و ناامیدی دچار شوند. طبق تحقیقات او، این حالت میتواند به افسردگی و سایر مشکلات روانی منجر شود (Seligman, 1975).این نظریه، که نخستین بار در دهه ۱۹۶۰ مطرح شد، بر این باور استوار است که حیوانات و انسانها ممکن است یاد بگیرند در موقعیتهایی که کنترلی بر آنها ندارند، احساس بیکفایتی و ناامیدی کنند. این کشف، نقطه عطفی در درک ما از رفتار و سلامت روانی است.
روانشناسی مثبتگرا
سلیگمن به عنوان پیشگام روانشناسی مثبتگرا، بر اهمیت تقویت جنبههای مثبت شخصیت و بهبود کیفیت زندگی تأکید دارد. او معتقد است که تمرکز بر نقاط قوت و فضیلتهای انسان، میتواند به بهبود کلی سلامت روانی و جسمی افراد کمک کند (Seligman, 2002).
در دهه ۱۹۹۰، سلیگمن جهت تحقیقات خود را تغییر داد و تمرکزش را بر روانشناسی مثبتنگر قرار داد، که بر تقویت جنبههای مثبت شخصیت و بهبود کیفیت زندگی افراد تمرکز دارد. او از این رویکرد برای کمک به افراد برای دستیابی به یک زندگی شادتر و معنادارتر استفاده میکند، با این اعتقاد که خوشبینی و شکرگزاری میتوانند بر سلامت روانی و جسمی تأثیر مثبت بگذارند.
خوشبینی آموختهشده: یک رویکرد جدید به رشد شخصی
یکی دیگر از نظریات کلیدی سلیگمن، “خوشبینی آموختهشده” (Learned Optimism) است. بر خلاف درماندگی آموختهشده، این نظریه بر این باور است که افراد میتوانند با تغییر دیدگاهها و تفکرات منفی خود، به یک دیدگاه مثبتتر و خوشبینانهتر دست یابند. سلیگمن نشان داد که خوشبینی آموختهشده میتواند تأثیرات مثبتی بر سلامت روانی و جسمانی افراد داشته باشد و به افزایش مقاومت در برابر استرس و افزایش رضایت از زندگی کمک کند.
مدل PERMA: چارچوبی برای یک زندگی رضایتبخش
سلیگمن با توسعهی مدل PERMA، پنج عنصر کلیدی را برای دستیابی به یک زندگی معنادار و شاد معرفی کرد: احساسات مثبت(Positive Emotions)، درگیری(Engagement)، روابط مثبت (Positive Relationships)، معنا (Meaning) و دستیابی به اهداف (Accomplishment). این مدل به عنوان یک چارچوب کاربردی برای ارتقاء بهزیستی روانی و ایجاد یک زندگی معنادارتر و رضایتبخشتر معرفی شده است.
کتابهای مارتین سلیگمن و ترویج روانشناسی مثبتگرا
سلیگمن تاکنون کتابهای متعددی نوشته که همگی بر روانشناسی مثبتگرا و مفاهیم مرتبط با آن تأکید دارند. از جمله این آثار میتوان به “شادکامی واقعی” (Authentic Happiness) و “شکوفایی” (Flourish) اشاره کرد. در کتاب “شادکامی واقعی”، سلیگمن به بررسی عوامل و شرایطی میپردازد که به شادی پایدار در زندگی کمک میکنند. او در این کتاب نشان میدهد که شادی واقعی ناشی از تعقیب اهداف ارزشمند و پرمعناست. در کتاب “شکوفایی”، سلیگمن به معرفی و تبیین مدل PERMA میپردازد و توضیح میدهد که چگونه این مدل میتواند به بهبود کیفیت زندگی افراد کمک کند.
کاربردهای عملی و آموزش روانشناسی مثبتگرا
مارتین سلیگمن همواره تأکید زیادی بر آموزش روانشناسی مثبتگرا در مدارس و موسسات آموزشی داشته است. او معتقد است که آموزش این مفاهیم به کودکان و جوانان میتواند به ایجاد نسلهایی با روحیه قویتر و زندگیهای شادتر کمک کند. برنامههای آموزشی متعددی بر اساس اصول روانشناسی مثبتگرا توسعه یافتهاند که به بهبود بهزیستی روانی و افزایش رضایت از زندگی در افراد مختلف کمک میکنند.
میراث سلیگمن در روانشناسی مدرن بسیار محسوس است، بهویژه در نحوه درک و درمان اختلالات روانی. او با ترویج دیدگاهی مثبت نسبت به روانشناسی و تأکید بر اهمیت بهزیستی عاطفی و روانی، تاثیر عمیقی بر نسلهای آینده دانشمندان و درمانگران خواهد گذاشت.
نتیجهگیری: تأثیرات مارتین سلیگمن بر روانشناسی و زندگی روزمره
تأثیرات مارتین سلیگمن بر روانشناسی معاصر و بهویژه بر روانشناسی مثبتگرا بسیار گسترده و عمیق است. او با تأکید بر پرورش ویژگیهای مثبت انسانی و ایجاد چارچوبهایی برای ارتقاء بهزیستی روانی، به میلیونها نفر در سراسر جهان کمک کرده است تا زندگیهای شادتر و معنادارتری داشته باشند. آثار او همچنان الهامبخش روانشناسان و محققان است و نقش مهمی در شکلگیری و توسعهی روانشناسی مدرن ایفا میکند.
بهتر آکادمی
درباره مارتین سلیگمن،